اس ام اس ها و جوک های طنز و خنده دار | 2
یارو میره الکتریکی میگه: گلاب به رویتون ، لامپ دارید؟ یارو میگه: آره ولی چرا گلاب به رومون؟ یارو میگه: آخه برای توالت میخوام
حیف نون برای خودكشی كردن طناب به كمرش میبنده میگن چرابه كمرت بستی میگه آخه اول انداختم گردنم داشتم خفه میشدم
غضنفر پسرش کور به دنیا مياد اسمشو می ذاره حيدرمريم زاده !
حیف نون با نامزدش میرن بیرون، گم می شن. دختره می پرسه حالا چی کار کنیم؟ حیف نون می گه تو برو خونتون، من برای خودم یه فکری می کنم.
سلام خوبی؟داری ۵۰۰ هزارتومان بهم قرض بدی زودپسش میدم.جوابم روبده.????????????????????گفتگوی غضنفر با دستگاه خودپرداز!؟
می دانی فرق هنرعشق وهنرشمشیرچیست؟ شمشیر یکی رادوتا میکند ولی عشق دوتارا یکی !
دورت بگردم چیست؟ دایره ای فرضی ست که تا اطلاع ثانوی از فرد مورد نظر حمایت می کند!
حیف نون می ره ماشینش رو بیمه کنه، آقاهه بهش می گه: خدا کنه هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی. حیف نون می گه: الهی تو هم از این پول خیر نبینی!
حیف نون می ره بنگاه، می گن یه خونه داریم کنار راه آهنه. سر و صدا زیاده ولی بعد از یک هفته عادی می شه. حیف نون می گه: اشکالی نداره، این یک هفته رو می رم پیش داداشم.
حیف نون داشته هلو می خورده، به هسته اش که می رسه میگه به به! گردو هم داره!
حیف نون زنشو بدجوری می زده، ازش می پرسن چی کار کرده که می زنیش؟ می گه اگه می دونستم که می کشتمش!
به حیف نون میگن اگه حالت تهوع بهت دست بده چیکارمی کنی؟ میگه خوب من باهاش دست نمی دم.
به یه نفرخبر میدن بابا شدی میگه پس به زنم نگین میخوام سوپرایزش کنم.
حیف نون داشته تو خیابون به یه دختر نگاه می کرده. یکی بهش میگه مگه تو خواهر و مادر نداری؟ میگه چرا... ولی به این خوشگلی نیستند!
به حیف نون میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم. خودم فردا بهش زنگ میزنم!
حیف نون به زنش مي گه: برو مهرت رو بذار اجرا خونه بخريم!
يه روز حيف نون ميره سيرك. يه نفر مياد دهن تمساح را باز مي كنه، سرش را دا خل دهان تمساح مي گذاره. بعد از يك ربع سرشو در مياره مي پرسه: كي مي تونه اين كار را انجام بده؟ حيف نون ميگه من مي تونم، ولي دهانم اين قدر باز نمي شه!
حيف نون خواب مي بينه تو بازي كامپيوتري زنشو كشته...از خواب كه پا مي شه مي بينه زنش كنارشه.ميگه : اه ! باز خر شدم سيو نكردم
مدير تيمارستان گزارش دادند شب پيش يكي از بيماران قصد خودكشي در وان حموم را داشته ولي خوشبختانه يك بيمار ديگر به نام حیف نون نجاتش داده. پزشك تيمارستان پس از مطالعه پرونده حیف نون صداش كرد و گفت: وقتش رسيده كه تورو آزاد كنم اين اقدام بزرگ تو نشون ميده حالت خوب شده. البته متاسفم... اون بيمار بالاخره اين كارو كرد. اين بار خودشو تو بالكن اتاقش حلق آويز كرده. حیف نون می گه: نه اون خودكشي نكرده، چون خيس بود من آويزونش كردم خشك بشه!
حیف نون تو صدا و سیما استخدام می شه، بعد از دو هفته اخراجش مي کنن! ميگن چرا اخراج شدي؟ ميگه هيچي بابا وسط اذان پيام بازرگاني پخش کردم!
حیف نان ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
به یکی میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه !!!
غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما اینجا رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین
از حیف نان مي پرسن يه موجود نام ببر... مي گه يخ. مي گن يخ كه موجود نيست. مي گه هست، چون همه جا نوشته يخ موجود است!
گردآوردی : طنز مووی